نويسنده:جورج تابوري
برگردان:
محمدعلي بهبوديبا توجه به اينكه در مقالهي "جورج تابوري افسانهسراي تآتر, در همين شماره , به طور مبسوط در باره زندگي و آثار تابوري نوشتهايم, مناسب دانستيم كه معرفي كوتاهاي را كه در ابتداي اين مقاله آمده بود, حذف كنيم.
(كتاب نمايش)
مطلب راجع به تآتر خيلي فراوان است ولي من تعداد محدودي كتاب راجع به هنر بازيگري ميشناسم كه ميتوانند راهنماي هنرپيشگان باشند. اين تعداد محدود با سرچشمه گرفتن ازيك احساس دروني نگاشته شدهاند. يكي از آنهاـ لطفا بازي نكنيدـ نام دارد.
بازيگري وراي هر گونه دراماتوگي و ايدئولوژي زيباشناسانه, پيشهايست خود مختار كه هستهي اصلي تآتر را تشكيل ميدهد. اجراي يك نمايشنامه بدون هنرپيشه غير قابل تصور است, ولي بازيگري بدون نمايشنامه ممكن است. تنها هنرپيشه است كه ميداند چه بايد بكند در حالي كه مشغول انجام آنچه كه بايد بكند, است. تعداد هنرپيشگاني كه ميخواهند و يا توانايي آن را دارند كه مراحل خلاقيت را تشريح كنند بسيار نادرند. ركن بازيگري عمل كردن بر اساس متُد خاصي است. فاصلهي مابين فكركردن و عمل كردن- همانگونه كه هاملت
Hamlet به درستي ميدانست- بسيار قابل توجه است. از عهدهي كدام كتاب راجع به سكس برميآيد كه از ما معشوق ايدهآل تربيت كند؟ به گفتهي توماس من Thomas Mann خيليها ميتوانند ايدهي خوب داشته باشند, ولي يك ايده را نميتوان بازي كرد و به گفتهي پيتر بروك2 Peter Brock فقط كساني ميتوانند يك ايده را بازي كنند كه خود داراي آن ايده باشند. اما مشكل ما در آنجا نهفته است كه فرق فاحشي بين كلمه انگليسي -توآكت To Act -(عمل كردن) و كلمهي آلماني شاوشپيل Schauspiel به معناي بازي در آوردن وجود دارد. اين تفاوت تنها تفاوت لغوي و زباني نيست, كه تبلور آن بطور خيلي زيبا در تمثيل آلماني جملهي " تآتر در نياور" پيداست. در حالي كه كلمهي انگليسي - اَكتينگ Acting اين مفهوم را ندارد.


يیم كه تئاتر زنده است ، هر چند تلويزيون و اينترنت و ويديو كه بيشتر برای مصرف روز برنامه توليد می كنند ، بسياری از مخاطبانش را به خود جلب كرده اند. دنيای عجيبی است. از يك سو حيرت زده به پيشرفتهای سرسام آور تكنولوژيك خيره شده ايم و از مزايای آن بهره می بريم ، ازسوی ديگر شاهديم كه زندگی راحت تری كه اين پيشرفتها برايمان به ارمغان آورده است ، چگونه ما را تنبل تر و ارتباطات اجتماعی مان را محدودتر كرده است. روزنامه خريدن، بدنبال كتابی از يك كتابخانه به كتابخانه ی ديگر دويدن، قرار ملاقات گذاشتن در تئاتر يا سينما ، همه و همه رفته رفته به اموری زئد تبديل می شوند . بجای همه ی اينها می توان در خانه ی گرم و نرم نشست و با صرف وقت كمتر به سرف كردن در اينترنت پرداخت و از تمامی اطلاعات بهره مند شد. ديگر به دوست و آشنا و همصحبت نيز نياز چندانی نداريم ، چرا كه می توانيم ساعتها در اتاقهای "چت" با هر كس در هر كجا مكاتبه كنيم ، بدون اينكه لزومی در ديدن طرف مقابل و ايجاد ارتباط نزديكتر با او را حس كنيم . در يك جمله روز بروز منزوی تر می شويم . تئاتر يك هنر اجتماعی است كه مهمترين ويژگی اش در همين ارتباط مستقيم و انسانی است كه با تماشاگر - مخاطب برقرار می كند. تئاتر به اين ارتباط وابسته است و بدون آن مرتب دليل وجودی اش بزير علامت سوال خواهد رفت . خواهد مرد . بهمين دليل است كه امروز در سطح جهانی و در جامعه ی تئاتری دنيا بحران تئاتر در صدر موضوعهای