123#متفاوت



اصغر نصرتي

 

سال 1902 مصادف سدمين سالگشت تولد ناظم حکمت، شاعر ، نمايشنامه‌نويش، داستان‌پرداز و روزنامه‌نگار ترکيه است. به همين مناسبت پيش از همه در کشور ترکيه از او ياد و تا حدي تجيلي کردند و چه بسا او را از افتخارات سرزمين کشور ترکيه دانستند. گرچه سال‌ها او را در همين جهموري نوپاي ترکيه به زندان افکندند و حتي از او سلب مليت کردند، کتنابهايش را ممنوع کردند، اما امروز که آب‌ها از آسياب افتاده هم ترکيه صاحب شاعري به نام حکمت شده و هم حکمت بينوا که نزديک به چهل سال پيش در کشوري بيگانه به خاک سپرده شد، صاحب وطن شد. انگار اوست که از عمق سرد زمين که اکنون بستر مرگ او گشته به زباني شاعري ديگر معترض و محزون مي‌سرايد:

 

| (نظر دهيد)

فرزاد جاسمي

 

 

روستايمحمد آباد ( 0دهقايد ) در شمال شهر برازجان و به فاصله‌ي سه كيلومتري آن واقع شده است. رودخانه‌ي "دالكي" كه از حاشيه‌ي اين روستا مي‌گذرد و نخلستان‌هاي آن‌را مشروب مي‌كند، روستا را از بلوك شبانكاره جدا مي‌سازد.

در گذشته‌اي نه چندان دور، بر سرِ مالكيت روستا، بين خوانين شبانكاره كه از طرفداران پر و پا قرص دولت فخيمه‌ي انگلستان محسوب مي‌شدند و از منافع حياتي آنان در جنوب ايران دفاع مي‌نمودند و ميرزا محمدخان غضنفر السلطنه، خان برازجان كه از نهضت جنوب و مبارزين ضد استعمار حمايت مي‌كرد، درگيري‌هاي خونيني در مي‌گرفت. استيلاي بر روستا و در مالكيت داشتن آن، نشانه‌ي قدرت و اقتدار طرف غالب و سرشكستگي مغلوب، محسوب مي‌شد!

پس از انقلاب سفيدِ شاه و مردم بر عليه مُلك و ملت در سال 1341، محمدآباد، در رديف اولين روستاهايي بود كه سپاه دانش در آن مستقر گرديد و مدرسه‌ي سپاه دانش در آن ساخته شد!

| (نظر دهيد) 2 نظر داده شده

آرشيو