نويسنده: جورج تابوری
مترجم: رشيد بهبودی
قسمت سوم
( چرا؟ رفته به چرا )
مابدين وظيفه میپردازيم چون اين وظيفه واقعيت عينی دارد. چون اين وظيفه موجود است. همانگونه که قله اورست موجود است. ما در انجام اين وظيفه شکست خواهيم خورد و اين مثبت است. شکست خوردن و عدم موفقيت به قول مرحوم ژانپل سارتر _ قبل از اينکه خفه شود _ موقعيت زندگيست. اين يک رهنمود مسيحيی کاملا واقعی و راه باريک رسيدن به پيروزی است. انسانی که تنها هدفش بدست آوردن موفقيت است، هيچگاه موفقيتی بدست نخواهد آورد. من تنها به يک دليل کار تئاتر میکنم. من کار تئاتر میکنم چون سختترين چيز جهان است. البته اين يک شعار است. جرقهای است برای برافروختن يک حريق. نه، فرياد کمک نيست، بلکه دعوت به آتش است. من حداقل میدانم که ديوانه هستم. برعکس مطلقجويان با آن شوهای يخزده و جنجال برانگيز.