113# نقد




آنچه در زير مي‌آيد، نقطه‌نظرات مختلف و كوتاهي‌ست كه پروانه سلطاني، ايرج زهري، ناصر رحماني‌نژاد و مصطفي اسكويي در باره‌ي سعيد سلطانپور و تآتر او ابراز داشته اند.  (كتاب‌نمايش)

مصطفي اسكويي

·               انجمن ملي تآتر ايران (سعيد سلطانپور 1360-1321)

سعيد

 سلطانپور زاده در شهر سبزه‌وار به سال 1321 مي‌باشد، كه بلافاصله پس از اتمام تحصيل دبيرستان در آن شهر و توفيق در امتحان ورودي «هنركده آزاد هنرپيشگي آناهيتا» به اتفاق مادر فرهنگي و برادر كوچكتر از خود ساكن تهران شد و به عنوان آموزگار در «وزارت آموزش و پرورش» استخدام گرديد.

سلطانپور نيز، همانند بسياري ديگر، از بيرون ارتزاق و در «آناهيتا» تحصيل مي‌كرد. وي با علاقه‌اي سرشار و ذوقي وافر در ابعاد مختلف: نمايشي، سينمايي و انتشاراتي تحصيل و طبع‌آزمايي مي‌نمود. طي سال‌هاي1344-1340 سلطانپور، يكي از مجريان پي‌گير آفرينش‌هاي صحنه‌اي و مشاركت كنندگان انتشاراتي بود. پنج شماره آخر مجله ماهنامه «آناهيتا» حاوي نخستين گام‌هاي سلطانپور در زمينه شعر و مقاله مي‌باشد.

| (نظر دهيد)

آنچه اينجا درباره‌ي نمايش «عباس‌آقا...» نقل مي‌كنيم برگرفته از روزنامه‌ها، مجله‌ها و كتاب‌هاي مختلفي است كه در دوران اجراي اين نمايش در ايران چاپ شده اند. از آنجا كه سعيد سلطان‌پور و نحوه‌ي كار وي بيشتر عرصه‌ي سياسي را دربرمي‌گرفته، و از آنجا كه نمايش «عباس‌آقا ...» بسيار صريح به سراغ مسايل و دشواري‌هاي كارگران در آن دوره رفته بود، بيشتر جرايد وابسته به احزاب و جريان‌هاي سياسي نيز نسبت به اين نمايش عكس‌العمل نشان دادند. دوران پر تشنج و سرشار از مرزبندي و ديواركشي چنان وضع گفتمان و شيوه‌ي‌ نقد را آلوده و منحرف كرده بود كه هركس تنها و تنها بر اساس منافع گروهي و حزبي خود فعاليت تآتري، به ويژه اين نوع فعاليت، ديگران را «بررسي» مي‌كرد. بي‌شك نتيجه‌ي آن هم نمي‌توانست براي همگان به يك اندازه رضايتمند باشد. با اينهمه آنچه در مطبوعات آن زمان در باره‌ي اين نمايش منعكس شده، ماحصل «نقد» آن زمان است و چون امكان و انتخاب ديگري هم وجود نداشت ما به همين‌ها «بسنده» كرديم. به همين دليل نقل اين مطالب نه يك انتخاب بلكه يك اجبار بوده است. مي‌دانيم كه نقدهاي ديگري نيز در مطبوعاتِ آن دوره به چاپ رسيده بودند كه متاسفانه ما با همه‌ي تلاش‌مان نتوانستيم آنها را به‌دست‌آوريم. با وجود اين همين چند «نقد» كوتاه تا حدودي تصويري دقيق و تيپيك از جو نقد‌نويسي سياسي بر تآتر آن دوران به‌دست‌مي‌دهد و مي‌تواند در بررسي‌هاي تاريخي مقوله‌ي نقدنويسي در ‌تآتر مورد توجه و دقت اهل تحقيق قرارگيرد.

در درج اين مطلب‌ها سعي شده است هم نكته‌نظر مخالفين و هم موافقين منعكس شود. در نقل هم سعي بر اين بوده كه آنچه مربوط به خود نمايش است ذكر شود و تا حد ممكن از ورود به نقطه‌نظرهاي صرفا سياسي اجتناب گردد. گرچه در مواردي اين كار واقعا غير ممكن بود. در پايان از همه‌ي كساني كه در اين باره نقد و يا نوشته‌يي دارند درخواست مي‌كنيم تا مطالب‌شان را براي كتاب نمايش ارسال دارند تا در شماره‌هاي آينده به چاپ برسانيم.    (كتاب نمايش)

| (نظر دهيد)

آرشيو