مهدی فروغ از پیشکسوتان تاتر ایران درگذشت

دکتر مهدی فروغ یکی از پیشکسوتان تاتر ایران درگذشت. دکتر فروغ در سال 1290 در شهر اصفهان به دنیا آمد و درسن نود و هفت سالگی (24 سپتامبر 2008) در آمریکا چشم از جهان فرو بست!

در اینجا برای آشنایی بیشتر از زندگی نامه شخصی و هنری دکتر فروغ مطلبی را درج میکنیم که پیش از این در شماره نهم کتاب نمایش (دی ماه 1379/ دسامبر 2000) به مناسب بزرگداشت وی در آمریکا درج شده بود. این نوشته به همراه دو نوشته دیگر توسط خانم عزت گوشه گیر برای کتاب نمایش تهیه شده بود. علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره و همچنین دیگر مطالب مرتبط میتوانند به بخش کتاب نمایش ِ سایت مراجعه کنند.

 

 

forogh-web.jpgفرازهايي از زندگينامه‌ي دكتر مهدي فروغ

دكتر مهدي فروغ در 23 آبانماه 1290 در شهر اصفهان در محله‌ي دالبتي چشم به جهان گشود. پنج ساله بود كه پدرش بدرود زندگي گفت و مادر شيردل و قدرتمند, به تربيت او همت گماشت.

تحصيلات ابتدايي را وي در دو مكتب و پس از آن در مدرسه‌هاي جديدالتاسيس اصفهان گذراند و دوره‌ي متوسطه را در اصفهان و شيراز ادامه داد و سپس به تهران رفت و در دانشسراي عالي ثبت‌نام كرد. در آغاز ورود, وي به رياست انجمن تآتر و موسيقي دانشسراي عالي انتخاب شد.

دكتر عيسي صديق در زندگينامه‌ي خود مينويسد: "در انجمن نمايش و موسيقي دانشسراي عالي, عده‌اي از دانشجويان استعداد و موهبت خاص خود را ظاهر ساختند و از بين آنان اشخاصي مانند روح‌الله خالقي, بركشلي, مفتاح و مهدي فروغ مصدر خدمات مهم به موسيقي و نمايش شدند."

پس از پايان يافتن دوره‌ي تحصيل در دانشسراي عالي, مهدي فروغ در آغاز سال 1317 عازم انگلستان شد و به آكادمي پادشاهي هنرهاي دراماتيك راه يافت و بعنوان بهترين شمشيرباز سالِ در آكادمي انتخاب گرديد و به دريافت جوايزي نائل آمد.

پس از گرفتن ديپلم در پايان سال 1324 به ايران بازگشت. در شرايط نامطلوبِ پس از جنگ جهاني دوم كه ايران از نظر اجتماعي, اقتصادي, فرهنگي و آموزشي در شرايط نابساماني بسر ميبرد, وي به تدريس فرم و زيباشناسي در موسيقي در هنرستانِ عالي موسيقي مشغول شد.

در تابستان سال بعد, وي با فخرالزمان دولت‌آبادي كه نخستين دختر ايراني بود كه كه ضمن تحصيل موسيقي غربي در كنسرواتوارهاي موسيقي بلژيك به تدريس نيز اشتغال داشت, ازدواج كرد.

در سال 1329 با خانواده عازم آمريكا شد و در دانشگاه كلمبيا در رشته‌ي ادبيات و نمايشنامه‌نويسي و صحنه‌آرايي به تحصيل پرداخت.

در سال 1335 به ايران بازگشت و اداره‌ي هنرهاي دراماتيك و سپس دانشكده هنرهاي دراماتيك را تاسيس و دو كتابخانه‌ي مهم فرهنگي را نيز داير كرد.

از سال 1341 تا 1354 رياست اداره هنرهاي دراماتيك و دانشكده هنرهاي دراماتيك را بر عهده داشت. وي سالها به تدريس تاريخ ادبيات موسيقي علمي, زيباشناسي در موسيقي علمي, نقد و بررسي هنر و ادبيات نمايشي, فن بيان و نمايشنامه‌نويسي, كارگرداني و آواشناسي و تاريخ تآتر جهان مشغول بود.

از سال 1335 به تاليف و ترجمه‌ي كتابها و نمايشنامه‌هاي متعددي پرداخت. از جمله آثاري كه دكتر فروغ به فارسي برگردانده است بدين قرارند :

1- پدر؛ آگوست استريندبرگ, نشر ابن‌سينا تهران1336.

2- باغ‌وحش شيشه‌اي؛ تنسي‌ويليامز, نشر معرفت و فرانكلين,تهران 1336.

3- اشباح؛ هنريك ايبسن, بنگاه نشر و ترجمه, تهران 1339.

4- خانه‌ي ارواح؛ هنريك ايبسن, بنگاه نشر و ترجمه, تهران 1339.

5- فن نمايشنامه‌نويسي؛ لاجوس اِگري, انتشارات زوار, تهران 1336.

6- چگونه از موسيقي لذت ببريم؛ آرون كوپلند

7- مردان موسيقي؛ والاس براكوي و هربرت وانيسك,

8- شاهنامه و ادبيات دراماتيك؛ اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و هنر, تهران 1354.

9- قرباني دادن ابراهيم در تعزيه ايراني, سازمان جشن‌و‌هنر (متن انگليسي).

10- مديريت مجله نمايش؛(به همراه پرويز سلطاني), از انتشارات اداره هنرهاي دراماتيك (هنرهاي زيباي كشور), دوره دوم, تهران 1338

علاوه بر اينها دكتر فروغ نمايشنامه‌هايي نيز نوشته است و همچنين آهنگهاي فراواني ساخته است كه همگي آماده چاپ هستند.

فرزند ايشان دكتر علي (سيروس) فروغ كه متبحر در نواختن ويلن كلاسيك است, هم اكنون در دانشگاه روزولتِ شيكاگو به تدريس اشتغال دارد.

پنجشنبه 19 آبان 1379

| (نظر دهيد) 2 نظر داده شده

2 نظر

من در مدت زمان حدود پنجسالی که در دانشکده هنرهای دراماتیک بود م ( چهارسال درس و ده ماه پایان نامه براهنمایی جناب دکتر فروغ ) واقعا لذت می بردم از تبحر و آگاهی ایشان هنگام تدریس . بسیار منظم و جدی بودند .اهل سیاست نبودند این حکومت بود که بافراد زحمت کش و دود چراغ خورده نظیر ایشان احتیاج داشت .زبان فارسی را دوست داشت .نمایشنامه ها و یایان نامه ها تصحیح میکرد و جملات را اصلاح میکرد .همکاران آگاهی را انتخاب کرده بودند.
مقالات متعدد ی در مجله هنر و مردم از ایشان چاپ میشد .بعضی روزها به بنیاد شاهنامه می رفتند .
دوشنبه پنجم دیماه 1388

در مورد اين مطلب نظر دهيد

آرشيو